غربت

اینکه مردم نشناسند تو را غربت نیست

غربت آن است که «یاران» ببرندت از یاد.

رود

  تـــــا بپیوندد به دریا کوه را تنهـــا گذاشت    رود رفت اما مسیر رفتنش را جـا گذاشت  

دل دیوانه

گفتم :"آه از دل دیوانه ی حافظ،بی تو"

زیر لب خنده زنان گفت که :"دیوانه ی کیست؟!"

قلب ِ من

قلب ِ من موقع اهدا به تـــو ایراد نداشتمشکل از توست اگر پس زده پیوندش را

فریبِ رنگ

عشق نایاب است این جا ، گرچه لیلی های شهربا فریبِ رنگ می خواهند مجنونم کنند....

طبیب

هیچ طبیبی ندهد بی مرضی حبّ و دوا

من همگی درد شوم تا که به ایمان برسم

بُخلِ

به جودِ خود نِگَه کن و بُخلِ مرا مبین

حاتم نظر به کاسه ی سائل نمی کند...

دو بیت

شرابی نیست دراین خانه اما جرعه شعری هستدو بیت آتشین دارم،لبی تر می کنی یا نه؟

فیلسوف

زمانی فکر می کردم یکی از فیلسوفانم

چه کار خنده داری ،  می نشستم فکر می کردم....