تک بیتی های ناب

در حال انتقال آرشیو از بلاگفا هستم

در حال انتقال آرشیو از بلاگفا هستم

آخرین مطالب

گزیده ای از تکبیتی های ناب

جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۷:۴۶ ق.ظ

ریشه نخل کهنسال از جوان افزونتر است

بیشتر دلبستگی باشد به دنیا  پیر را

    *************************************************************

کرده ام موی سیه را، به فراق تو سپید

تا نگویند که بالای سیه، رنگی نیست

 *************************************************************

پیری آن نیست که بر سر بزند موی سپید

هر جوانی که به دل عشق ندارد پیر است

 *************************************************************

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید

ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟

 *************************************************************

میان عاشق و معشوق رمزی است

چه داند آنکه اشتر می چراند؟

 *************************************************************

زلف مشکین تو یک عمر تامل دارد


نتوان سرسری از معنی پیچیده گذشت

 

*************************************************************

گفتگوی کفر و دین آخر به یک جا می کشد


خواب یک خواب است و باشد مختلف تعبیرها

*************************************************************

نه دین ما به جا و نه دنیای ما تمام


از حق گذشته ایم و به باطل نمی رسیم!

*************************************************************

افتادن و برخاستن باده پرستان

در مذهب رندان خرابات نماز است

************************************************************

درس ادیب اگر بود زمزمهّ محبتی


جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

************************************************************

گویا تو برون می روی از سینه وگرنه


جان دادن کس این همه دشوار نباشد!

************************************************************

نالهّ جانسوزم از بس دلنشین افتاده است


هیچ کوهی برنمی گرداند این فریاد را

************************************************************

دو پادشاه به یک مملکت نمی گنجد


در آن دلی که محبت بود فراغت نیست

************************************************************

به راهش سر نهادیم و گذشتیم


نماز رهروان کوتاه باشد!

***********************************************************

سحر ز سجدهء بت باز ماندم از مستی

به عمر خویش گناهی که کرده ام این است!

***********************************************************

من نه آنم که ز رخسار تو بردارم چشم

بلهوس بود کزین باغ گلی چید و گذشت!

***********************************************************

من یک شب از تو دور شدم ، سوختم ز غم

خورشید از فراق تو هر شب چه می کند

***********************************************************

شرح احوال اسیران سر به سر سوز دل است

نامه ما شعله در بال کبوتر می زند

***********************************************************

کارم ز بس گنه به سرافکندگی کشید


نقاش دید رویم و شرمندگی کشید !

***********************************************************

پیش عشق از عقل خود کی لاف دانایی زنم؟


این قَدَرها هم من دیوانه نادان نیستم

***********************************************************

رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد


ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم!

***********************************************************

ما به لطفی ز تو یک عمر قناعت داریم


یاد کن یک دم و صد سال فراموشم کن!

***********************************************************


,,

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی